شیوع و گسترش افسردگی در جهان نگرانی جامعه بین المللی را برانگیخته است.
سلامت
و تندرستی از اولویتهای هر جامعه و کلید دستیابی به پویایی و شکوفایی
محسوب میشود به ویژه در دورهای که به دلیلهای گوناگون این موهبت الهی
تا حدودی به خطر افتاده است.
اهمیت همین موضوع سبب شد تا در ١۹۴۶ میلادی
کشورهایی چون برزیل و چین در کنفرانس سانفرانسیسکو به تشکیل نهادی بین
المللی در این ارتباط بیاندیشند؛ مبنای فکری که ۲ سال بعد( ١۹۴۸ میلادی) به
تنظیم و تصویب اساسنامه «سازمان جهانی بهداشت»( WHO) انجامید.
به بیان
دیگر این سازمان معتبر بین المللی وظیفههایی چون «راه اندازی و پیشبرد
فعالیتها در راستای کنترل همه گیریها و بیماریهای بومی، سازماندهی
همکاریهای فنی مناسب در زمانهای اضطراری و بحران ها، کمک به دولتها
در راستای تقویت خدمات بهداشتی و ترویج استانداردهای توسعه یافته آموزشی و
تربیتی در تخصصهای مربوط به سلامت و بهداشت» را بر عهده دارد.
افسردگی از شایعترین اختلالات همراه با اختلال وسواسی جبری است.
دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس یکطرفه و رگرسیون چندمتغیری تحلیل شدند.
یافتهها: وسواسهای عدم کنترل بر فعالیتهای ذهنی( ۲۷/١۶۲=F، ۰۰۰١/
احساس دمغی، بیحوصلگی، غمگینی، ناامیدی، دلسردی و ناخشنودی همگی از تجربیات افسردگی رایج هستند. این حالت را افسردگی بهنجار میگویند. افسردگی یک بیماری جسمی – روانی ، است که می تواند در روان افراد نشانه های مختلف رااز خود بروز دهد اما درهرکس میزان و ابعاد این نشانه ها با دیگری متفاوت است. افسردگی اختلالی است که برتفکر ، خلق ، احساسات ، رفتاروسلامت جسمی تاثیر می گذارد. افسردگی پاسخ طبیعی آدمی به فشارهای زندگی است وتنها زمانی نا بهنجار تلقی میشود که یا با واقعه ای که رخ داده متناسب نباشد ویا فراتر از حدی که برای اکثر مردم نقطه ای آغاز بهبود است ادامه یابد ومشخصه ای اساسی افسردگی ناامیدی وغمگینی است .
منبع : مقاله افسردگی ، طبقه بندی و دیدگاه های موجود در مورد افسردگیهدفاز نگارش این مقاله، پرداختن به تربیت دینی براساس رویکرد تجربه دینی و نقد آن براساس آموزههای اسلامی بوده است.
روش:
در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی و استنتاجی الگوی فرانکنا به
استنتاج چیستی و چگونگی اهداف و اصول تربیت دینی این رویکرد پرداخته شده
است.
در واقع؛ برای شناخت، نسبت ثانوی قایلند؛ در حالیکه در اسلام،تربیت
دینی مبتنی بر رویکرد تجربه دینی متناظر با آموزههای اسلامی با توجه به
سه عنصر شناختی، عاطفی و ارادی صورت میگیرداین پژوهش با هدف ترسیم و ارایه
مدلی برای اهداف تربیت اسلامی و به تبع آن مشخص کردن اهداف کلی، واسطهای و
تاکید بر اهداف رفتاری در تربیت اسلامی صورت پذیرفت.
چرا
که با توجه به مقولههای موجود در مبانی علمی و عناصر این مدل، میتوان
گفت که شناخت و تسلط بر ساختار مغز و نحوه تغییرات آن در موقع یادگیری،
تفکر و رفتار و حتی در موقع ابراز احساسات، کنترل بر زندگی و روابط درون
فردی و برون فردی را میسر نموده و بشریت با این فهم و ادراک، به سمت تحقق
انسانیت، صلح و آرامش در جهان، خواهد رسید و اینها همان مولفههایی است که
شاید سالها و قرنها پیش در متون تعلیم و تربیت اسلامی و در بین آرای
صاحبنظران و فیلسوفان اسلامی وجود داشته است و تحقیق حاضر سعی در استخراج
مقولههایی داشته است که این مولفهها را مورد تایید قرار دهد.
ضعف
و نارسایی موجود در این زمینه ناشی از پارهای تردیدها و ابهامهایی است
که ازجمله آنهاست: ابهام در مبانی تربیت اخلاقی، تضاد موجود بین اهداف
تربیت اخلاقی و روشهای آن، ابهام در نتایج آن که متضمن نوعی تلقین و یا
رفتار مصنوعی است، ابهام در مورد اصول تحول اخلاقی، وجود مفاهیم و تعابیر
متضاد و مختلف از تعلیم و تربیت اخلاقی، وجود مدلهای متعدد، مسیله تمایز
بین تربیت اخلاقی و آموزش ارزشها، ضرورت و امکان تربیت اخلاقی، اعتبار
مبانی معرفتشناختی آموزش اخلاقی و ارزشی و تردید نسبت به اثربخش بودن
آنها.
ارایه پاسخ مناسب برای همه این ابهامات مستلزم طرح مباحث مربوط به
رویکردها و روشهای تربیت اخلاقی و ارزشی و تدوین و طراحی روشها و
رویکردهای مناسب آن است.
نویسنده در این نوشتار در پی بیان مسایل مربوط به تربیت اخلاقی و ارزشی، مفهومشناسی تربیت اخلاقی و ارزشی و طرح مختصر روشها و رویکردهای تربیت
اخلاقی و ارزشی است و بر این باور است که طرح و تبیین و توصیف روشها و
رویکردهای فوق در رفع ابهامات و مشکلات مطرحشده موثر خواهد بود.
اغلب زوجها انتظار دارند که وجود یک کودک، باعث تحیکم روابطشان شود
اما مشکلات و سختیهای فرزند اول معمولا آنها را مضطرب و پریشانخاطر
میکند؛ با این حال زوجهای بسیاری نیز هستند که پدر مادر شدن را، راهی
برای قویتر شدن خود میپندارند.
من به عنوان یک متخصص خانواده، زمانی
که در انتظار فرزند اول خود بودم، از تاثیری که قرار بود فرزندم بر همسر و
خانوادهام اعمال کند کاملا آگاهی داشتم.
این کاهش توقع در بین زنان، مخصوصا مادرانی که دارای فرزند دیگری نیز هستند به وضوح دیده میشود.
نارضایتی مادران نسبت به وظیفهشان در نگهداری کودک، از میزان رضایت آنها نسبت به زندگی زناشویی میکاهد.
در این پژوهش رابطه بین ترتیب تولد خانوادگی دانشجویان با سبک زندگی آنها بررسی شد.
خانواده براساس جایگاهی که دارد، بیشترین تاثیر را بر فرزند در
امور مختلف دارد؛ والدین احساس میکنند فرزندان هنگام ورود به سیستم
آموزشی( دبستان و غیره) تحت تعلیم قرار میگیرند و شخصیت ایشان ساخته
میشود، اما غافل از آنکه اکثر تاثیرپذیری فرزندان در همان سالهای اولیه و
قبل از ورود به سیستم همگانی آموزش و تعلیم است.
پبر
این اساس، با اینکه والدین و محققین از تولد فرزند جدید به عنوان یک
رویداد پر استرس یاد میکنند اما این رویداد میتواند برای فرزند اول نیز
یک بحران روحی عاطفی تلقی شود. با این حال، بررسیهای جدید حاکی از آن است
که همهی فرزندان بزرگتر، تغییراتی در رفتارشان نشان نمیدهند؛ درصورتیکه
تغییراتی نیز در رفتارشان دیده شود کاملا طبیعی و عادی است و نباید همهی
آنها را به دید منفی نگریست. تا کنون نظر بر این بوده است که کودک اول با
ورود یک خواهر و یا یک برادر جدید به خانواده احساس راحتی نمیکند و دچار
تنش و اضطراب میشود؛ اما تحقیقات جدید از این نظر پیروی نمیکنند. در واقع
رفتار فرزند اول نسبت به حضور عضو جدید خانواده، کاملا بسته به شرایط و
شخصیتی میباشد که آن کودک دارد. همچنین این رفتار به سن او، طرز مراقبت
والدین از او، رابطهی پدر و مادر با یکدیگر و زمینهی خانوادگیاش نیز
بستگی دارد.این امر قویا میتواند ناشی از عدم آگاهی از نحوه برخورد صحیح والدین با فرزندان
در مراحل مختلف رشد و تکامل و عواقب جبران ناپذیر بر زندگی آینده جوانان
باشد که خود لزوم آموزشهای همگانی براساس برنامههای ساختار یافته برای
والدین قبل از تولد فرزندان را مطرح مینماید
لیست 6 منابع علمی پایان نامه و مقاله
لیست 5 منابع علمی پایان نامه و مقاله